پيام
+
ناگهان عطر تو پيچيد در آغوش اتاقم/
با سرانگشت نسيم آمده بودي به سراغم*
زير و رو کرد مرا دست نسيمي که خبر داشت/من خاموش سراپا همه خاکستر داغم*
بين آغوش تو بگذار بسوزم به جهنم-/
که به آتش بکشد باغ مرا چشم و چراغم*
بيت در بيت بيا پيرهنم باش از آن پس/
آشنا مي شود آغوش تو با سبک و سياقم
/حرف چشمان تو مانند غزل هاي ملمع *
واژه در واژه کشيده است از ايران به عراقم**سيدحميدرضا برقعي**

ايمان
90/3/23
ساقي رضوان
واژه در واژه کشيده است از ايران به عراقم :(
تبسم بهار ♥
بين آغوش تو بگذار بسوزم به جهنم.تازه سروده؟محشر بود...
حسين.م
سلام بر همگي.نخير خانم تبسم.سال 88 سرودن
تبسم بهار ♥
چطور تا حالا نخوندم؟!خيلي قشنگ بود...
رزگل
يا باب الحوائج......
حسين.م
عليك سلام.نه بايدي در كار نيست
*جهادي
مثل هميشه قشنگ بود:-)
حسين.م
شعرهاي ايشون بسيار آهنگين، موزون، لطيف، پرمغز، بديع و نشاط آوره.
رزگل
زير و رو کرد مرا دست نسيمي که خبر داشت/من خاموش سراپا همه خاکستر داغم:((((((( ..................دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند ..:(((
الهه ............
خيلي زيبا بود
ايمان
عالي بود