پيام
+
هميشه برده خواه تو، هميشه مات خواه من!/بچين. دوباره ميزنيم، سفيد تو، سياه من!* ستاره هاي مهره و مربعات روز و شب/نشسته ام دوباره روبه روي قرص ماه، من!*پياده را دو خانه تو و من يکي نه بيشتر/هميشه کل راه تو، هميشه نصف راه، من!*

دل نگار
90/3/4
حسين.م
تمسخر و تکان اسب و اندکي درنگ، تو/نگاه و دست بر پياده و باز هم نگاه، من!*يکي تو و يکي من و يکي تو و يکي نه من!/
دوباره رو سفيد تو، دوباره رو سياه من!* دوباره شاد لذت نبرد تن به تن تو و/دوباره شرمسار ارتکاب اين گناه من!* تو برده اي و من خوشم که در نبرد زندگي/تو هستي و نمانده ام دمي بدون شاه، من!***غلامرضا طريقي***
ميم - فاء
شطّ رنج ... احسنت
رزگل
wow....
تبسم بهار ♥
محشر بود.........
حسين.م
اين شعر رو آقاي طريقي پيش حضرت آقا خوندن...من كه خودم خيلي لذت بردم...واقعا عالييييييي بود.شعف خاصي بهم دست داد
رزگل
دقيقا
تبسم بهار ♥
خيلي عالي بود.اما رفتم وبلاگشون شعراشون خيلي بم نچسبيد..يكي دوتاش تصويراي خيلي قشنگي داشت كه اونم يه كم زيادي عاشقونه بود..دي:...اما جدا اين شعر حرف نداشت...