پيام
+
بر مشامم مي رسد بوي عزا فاطمه(س)/ميشوم آماده ي گريه براي فاطمه(س)

همرنگ دريا
90/1/23
تبسم بهار ♥
زير باران دوشنبه بعد از ظهر/
اتفاقي مقابلم رخ داد/
وسط کوچه ناگهان ديدم/
زن همسايه بر زمين افتاد
/
سيب ها روي خاک غلطيدند/
چادرش در ميان گرد و غبار
/
قبلا اين صحنه را...نمي دانم/
در من انگار مي شود تکرار
/
تبسم بهار ♥
آه سردي کشيد، حس کردم/
کوچه آتش گرفت از اين آه
/
و سراسيمه گريه در گريه/
پسر کوچکش رسيد از راه
/
گفت: آرام باش! چيزي نيست/
به گمانم فقط کمي کمرم.../
دست من را بگير، گريه نکن/
مرد گريه نمي کند پسرم/
چادرش را تکاند، با سختي/
يا علي گفت و از زمين پا شد
تبسم بهار ♥
پيش چشمان بي تفاوت ما/ ناله هايش فقط تماشا شد * صبح فردا به مادرم گفتم/ گوش کن! اين صداي روضه ي کيست طرف کوچه رفتم و ديدم/ در و ديوار خانه اي مشکي است *با خودم فکر مي کنم حالا
کوچه ي ما چقدر تاريک است
/
گريه، مادر، دوشنبه، در، کوچه/
راستي! فاطميه نزديک است...
ابوالفضل صياد
فاطميه مادر قيام عاشوراست!!!
حسين.م
فاطميه محرم زهراست
قافيه باران
بامن چه كرده اي بانو...كه ناصبور مي شود چشمهايي كه اوج افق خواستنش تويي!دل من مدينه ميخواد :((((((((((