پيام
+
دلم را چون انارى کاش يک شب دانه مى کردم/به دريا مى زدم در باد و آتش خانه مى کردم*چه مى شد آه اى موساى من، من هم شبان بودم/تمام روز و شب زلف خدا را شانه مى کردم*نه از ترس خدا، از ترس اين مردم به محرابم/اگر مى شد همه محراب را ميخانه مى کردم*
اگر مى شد به افسانه شبى رنگ حقيقت زد/حقيقت را اگر مى شد شبى افسانه مى کردم*

*زهرا.م
90/2/5
حسين.م
چه مستى ها که هر شب در سر شوريده مى افتاد/چه بازى ها که هر شب با دل ديوانه مى کردم*يقين دارم سرانجام من از اين خوبتر مى شد/اگر از مرگ هم چون زندگى پروا نمى کردم*سرم را مثل سيبى سرخ صبحى چيده بودم کاش/
دلم را چون انارى کاش يک شب دانه مى کردم*عليرضا قزوه*
تبسم بهار ♥
واقعا زيبا بود.ممنون از حسن انتخابتون.:)
حسين.م
سلام به دوستان گرامي.تقديم به همه دوستان عزيز
خليل سعيدي
شعرش از خودته يا باز ..../؟؟؟؟؟؟؟؟:دي
*نفيسه
واقعا اين شعر عاليه راستي شعر خودتونه؟؟؟؟؟؟؟
حسين.م
عمو خليل بازم گير داديا:دي
خليل سعيدي
عمو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ يا لل عجب :دي
حسين.م
ببخشيد منظورم همون جناب آقاي سعيدي بود.نفيسه اسم شاعرش رو آخر شعر نوشتم.شعر بنده نيست
*نفيسه
بله توجه نکردم به قدري مجذوبه شعر بودم که!!!!!!!!پس بايدبه ايشون تبريک بگم :دي
تبسم بهار ♥
دوستان اگه براي شعرم نظر بدبد ممنون ميشم....http://samee3vom.parsiblog.com/MLink/?4794695
رها ....
خوب من الان انار مي خوام...................
قافيه باران
باسلام و تبريك سال جديد خدمت شما جناب محمدي .... شعر قشنگي بود ...
رزگل
چقدر اين اقاي قزوه خوب شعر ميگه با احساس