پيام

حسين.م
89/7/24

+ امروز سالگرد رفيق شهيدم محسن مسلميه،بچه هيئتمون بود.يه سال از من بزرگتر بود.دوسال پيش توي غرب كشور توي در گيري با منافقين شهيد شد.گلوله خورده بود وسط پيشونيش.هميشه هممون آرزوي شهادت داشتيم.ولي محسن برنده شد..رفت..تنهامون گذاشت.آخ!

هيئت مكتب العباس ع 89/7/25

روحش قرين رحمت الهي باشه

ان شاالله نصيب شمام ميشه برادر

خداوند او را با علي اکبر (ع) همنشين کند.

قرار نبود تنها بره.نامردي كرد.گريهههههه!ديشب رفته بوديم خونشون.پدرش در اتاقش رو باز كرد گفت محسن كه نيست اينجا اتاق رفقاشه...چند دقيقه رفتيم نشستيم تو اتاقش.پدرش با يه حسرتي ما رو نگاه ميكرد.مردم و زنده شدم.آب شدم.

انا بهم لاحقون ان شاء الله

تكليف زينبيتون مبارك

تازه يه ذره درك ميكني اون موقعي كه ام البنين اومده بود زينب چي ميكشيد ...

آنها كه آمرزيده اند. انشاالله مارو هم شفاعت كنند

دعا كنيد ما هم بريم.دلتنگم!

الهم الرزقنا شهاده في سبيل الله

منم ميخوام شهيد بشم،نذار كه نا اميد بشم!

خدا رحمتش كنه ..روحش شاد

خدا ماها رو رحمت كنه ان شالله

خدا از زبونتون بشنوه.دعا كنيد.دعا دعا دعا!

در باغ شهادت....

مرا اينجا مگذاريد تنها.....شهادت نصيب ما مي شد اي كاش

دلمون از اين ميسوزه اگه مام لايق بوديم ميرفتيم!!!

انشا ءالله همگي در رکاب مولا مون صاحب الزمان(ع) شهيد بشيم.يعني ميشه؟؟؟

روحش شاد

پس معلومه هنوز در شهادت برا عاشق ها بازه!كاش ما هم عاشق باشيم.

روحش شاد و يادش زنده باد..

همه يه روزي ميميريم پس چه بهتر كه با شهادت بميريم..

برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید