شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

حسين.م

+ ناگاه عشق، عشق نه، چيزي عجيب‌تر/ چيزي شبيه زلزله اما، مهيب‌تر*چيزي غريب مثل نگاه کبوتران/يا مثل چشم هاي تو حتي غريب‌تر*تقسيم شد نگاه تو و بي‌نصيب ماند/چشمي که نيست چشمي از او بي‌نصيب‌تر*رفتم ميان باغ اساطيري گناه/در جستجوي ميوه‌اي از سيب، سيب‌تر*
حسين.م
تنها همين، همين که بگويم نيافتم/از چشم هاي روشن تو دلفريب‌تر* با دست‌هاي سوخته‌ام باز آمده‌ام/عاشق‌تر و حريص‌تر و ناشکيب‌تر* اينک منم غريق تماشاي لحظه‌ها/با چشمي از کبوتر و باران، نجيب‌تر*محمود سنجري
نيافتم از چشم هاي روشن تو دلفريب‌تر... عالييييييييييي بود
خب چرا رفتي تو باغ اساطيري گناه؟ وا! استغفرالله
*جهادي
خودشون گفتن كه سيب ميخواستن
آدم به خاطر يه سيب گناه ميكنه ؟ حسين آقا؟ آخرش ميري جهندم
*جهادي
آهان ببخشيد أسيب ميخواستن
*جهادي
آدم كه اينكار رو كرد ايشون رو نميدونم
چي ميخواستن؟
*جهادي
سيب بر وزن افعل تفاضل چون گفتن سيب تر ميخوان عربيش همين ميشه فكر كنم
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top