پيام
+
شاهنشه اريكه ي قدرت ابا الحسن/ اسطوره ي صلابت وغيرت اباالحسن* ياوالي الولي، يدحق، بنده ي خلف/يا مظهر العجايب عالم، شه نجف* من از بهشت رانده شدم با گناه عشق/هو مي کشم به عشق تودرخانقاه عشق*از باغ هاي خلد خداوند با يقين/تنها به عشق شيعه شدن آمدم زمين*من کافر نگاه اهورايي توام/من جان گرفته از دم عيسايي توام*
غزل صداقت
89/7/6
حسين.م
ملحد تر از هميشه به بتخانه آمدم/امشب براي سجده ي شکرانه آمدم* آن تيغ تان واين سرما يا ابوتراب / مولا بزن فداي شما، يا ابوتراب*امشب دوباره کيسه سر دوش مي بري / اي کاش از محله ي ما نيز بگذري*
آقا شما چرا؟ به خدا بنده نوکرم / اين کيسه را اجازه بده من بياورم*
ديدم تو را که بر رخ ماهت نقاب بود/بر دور دست هاي تو جاي طناب بود*
در دست پينه دار تو فانوس ديده ام/ در چشم خيس تان غم ناموس ديده ام*
* سميه *
جانم علي
حسين.م
سلام سميه خانم.صبح بخير
* سميه *
سلام حسين آقا. صبح شما هم بخير و نيكي
* سميه *
صبح زود بچه ها اكثرا خوابن . اين ساعت كسي اين دور و برا نيست
*ابرار*
سلام. تاراج دل به تيغ دو ابروي دلبر است,بختش بلند هر که گرفتار حيدر است.
حسين.م
عليك سلام.بيت زيبايي بود.ممنون
شاعره
چقدر زيبا بود؛ خصوصا اونجا كه مي گفت: تنها به عشق شيعه شدن آمدم زمينننننننننننننننننننننننننننن
رزگل
در دست پينه دار تو فانوس ديده ام/ در چشم خيس تان غم ناموس ديده ام.....................
شاعره
الهي چه شعرهاي قشنگي سرريز مي شه اينجا.... در چشم خيس تان غم ناموس ديده امممممممممممم كاش مي تونستم يانو به صورت پررنگ و ايتاليك و بزرگ بزنم
حسين.م
امشب دوباره کيسه سر دوش مي بري / اي کاش از محله ي ما نيز بگذري