پيام
+
اوّل مهر رسيد و من در همان " اوّل آ " بودم/مثل گنجشك دلم ميزد، مثل گنجشك رها بودم*پاي يك پنجره ميزي بود، چه تقلّاي عزيزي بود/پنجره راه گريزي بود، خيره در پنجره ها بودم*پشت هر پنجره دنيايي ست، چشم وا كردم و بستم، آه/من كجايم؟ تو كجا؟ با خويش در همين چون و چرا بودم*

@شهاب@
89/7/4
حسين.م
گفت: بابا دو هجا دارد... نام من چار هجايي بود/ نان يكي... آب يكي ... باران... مثل باران دو هجا بودم* گفت: هر حرف صدا دارد... در سكون حرف زدم با خود /هم صدا بودم و هم ساكت ، نه سكوت و نه صدا بودم *گفت: دلتنگ كه اي؟ خنديد... گريه كردم كه پدر... خم شد /آه بابا، بابا، بابا، سخت دلتنگ شما بودم* جنگ شد، پنجره ها افتاد ، بچّه ها تشنه سفر كردند /هشت نهر آينه جاري شد، تشنه در كرببلا بودم
ساقي رضوان
از سايته اجازه نگرفتيد باز عكس گذاشتيد؟!؟!
حسين.م
گفت: هي هي! تو كجايي؟ تو ... راست مي گفت، كجايم من؟/ تو نبودي... تو چهل سال است... من... اجازه؟... همه را بودم *تو چهل سال همه غايب... تو چهل سال همه در خويش.../ من چهل سال، خداي من! من چهل سال كجا بودم؟***عليرضا قزوه***
* سميه *
جالب بود
رزگل
همه فكر ميكنند اول مهر=حس مدارس ولي غافلند كه بوي هواي اواخر شهريور واوايل مهر چه حسي در ادم ايجاد ميكنه وقتي ياددانشگاه ميفتيم
*جهادي
هر چند كارت از نظر قانوني درست نيست اما قشنگ بود
حسين.م
من نميدونستم غير قانونيه...
رزگل
حسين اقا فكر كنم وقتي ادرسشو بدين ديگه غير قانوني نيست نه؟
حسين.م
شايد...الان عكس رو داريد شماها؟
*جهادي
از اين جهت كه بدون اجازه برداشتين ميگم ولي به قول رزگل خانم اين كه ادرسش رو دادين خوبه
حسين.م
خب آخه من نميدونستم كه بايد اجازه بگيرم.
رزگل
بله عكس قشنگيه
سوده كريمي
دبيرستان البرز ه . نه؟
..::*محبوبه*::..
اين پسره كه انگشتاشو اونجوري كرده تويي محب؟:دي