پيام

حسين.م
89/6/15

+ سري به سفره افطار ما نمي زني آقا؟!

*سرفرازباشي ميهن من* 89/6/16

اين المضطر الذي يجاب اذا دعا؟

يابن الحسن!پسر فاطمه(س).داره دير ميشه ها.ماه رمضونم داره تموم ميشه..هنوز منتظرتم....نميخواي يه سر به ما بزني!

عكس چندان مناسبتي با تيتر نداره

البته من منظور خاصي از اين عكس داشتم كه نياز به توضيح داره ولي از اونجايي كه حال توضيح دادن ندارم عكس رو عوض مي كنم

زيباست.. يا مهدي

سلام حسين آقا چقدر خوبه كه حال توضيح دادن ندارين :دي

عليك سلام سميه خانم.عكس رو عوض كردم.حال ندارم ديگه...امروز سحري هم خواب موندم.ديروز هم همچنين:دي

ول كن سميه جان چون ما هم حال توضيح خوندن نداريم:

عليك سلام بهنوش خانم.چي بگم والا

چرا گوشيم رو گذاشته بودم زنگ زد ولي پاشدم خاموشش كردمكردم...آخه خيلي خسته بودم

اشكال نداره حسين آقا از اين اتفاقا برا منم زياد افتاد امسال. عوضش تحملتون زياد ميشه :دي

ما از وقتي بابامون بازنشسته شد ديگه سحري خواب موندن معني نداره!!!:دي

خب باباي بنده هم اگه پيشم بود خواب نمي موندم.ولي خب تنهام ديگه...

خوب زن بگيرين حسين آقا ديگه هيچ وقت خواب نمي مونين :دي

چشم سميه خانم.امر ديگه اي نداريد:دي:دي

دقيقا سميه جان! چون اوموقع بايد حتما از 45 مين مونده باذان بيدار بشن و سحري كه شب قبل درستش كردن آماده كنن سفره انداختن برن حاج خانم مكرمه رو اطلاع بدن كه تشريف بيارن! ديگه محاله خواب بمونن

برا اوامر ديگه كه بايد فكر كنم شما فعلا به همين يكي عمل كني يه مدت مشغول ميشي. مي نوش جان كاملا حق با تواه

خب پس ازدواجمون نقض غرض ميشه كه.ما ازدواج كرديم كه از اين كارا نكنيم ديگه.:دي:دي:دي

دقيقا مث كاري كه باباي من ميكنه!!!!:))))

بابا جان من نميكنه چون اينقدر احترام گذاشته و صادقانه كار كرده و روزها هم در كاراي خونه كمك كرده كه مادرم با خلوص و از جان و دل خودشون يكماه تموم زودتر از همه بيدارن وديرتر از همه خواب و آماده ميكنند.... هي از اينهمه ايثار مادرا

گر قلبت را آماده كني كه ميخواهي آقا رو مهموني بده آقا حتمآ ميايد شايد ما لياقت ديدنش رو نداشته باشيم آقا رو كسي كه از صيميم قلب صدا كنه نميشه كه جواب نده حتمآـ جواب ميده انشاءالله

سلام. آقا حسين از كجا ميدونيد كه سر نزده؟!!!!!

مي دونم ديگه.با اين اوضاع من آقا بياد چيكار..با حرف شما ياد اين بيت افتادم كه ميگه:گفتم به كام وصلت خواهم رسيد روزي/گفتا كه نيك بنگر،شايد رسيده باشي!(آخ ببخشيد سلام زهرا خانم و سادات افغانستان)

خب پس از همين الان سعي به اصلاح كردن اوضاع و احوالتان كنيد. اينا رو جدي برا خودمم ميگماااا. جالب بود شعرتون. شما از بهلول معاصر چيزي ميدونيد؟

بله درسته بايد خودم رو براي ميزباني حضرت صاحب الامر آماده كنم.يه مختصر اطلاعاتي ازشون دارم.چطور مگه؟

مي نوش جان! باباي من فقط سحرا رو ازين كارا ميكنه!!!:دي اونم ميدونه چون ما سحر نخوريم عين خيالمون نيس! برا خاطر خودشه!!:دي

باباها كلا خوبن...نازن..مخصوصا سيبيلوهاشون:دي:دي

واي نه!!!!!!!!!!!!!!!!!!! اون وقت بوس كردنشون ديگه مصيبته!!!ووووووووووي!!!

در مورد سحري نخوردنتون گفتم.:ديييي

ديگه چاره اي نيست...گل بي خار خداست.هههههه:دي:دي

آهان از اون لحاظ.ديگه بايد يكي جاي ايشون پر كنه ديگه.هيييييييييييييييييي...

چرا چاره هس! يه جيغه بنفش!!!:دي

جالبه خواهر من جو گير شده بود و فقط هفته ي اول رو دووم آورد و ديگه نتونست! آخه خداييش هم لاغره و حرفاي ديگران هم رو نروش بود. حالا شما تلاش كنيد اين رويه رو با نيت خالص ادامه بديد!:دييي

چشم زهرا خانم:دي

موفق باشيد. ما رو هم از دعاتون مرحوم! نكنيد.

بازم چشم.مرحوم مينمائيمممممممم:دي

سلام دل بي واهمه....به روزه دار فاطمه

اين عكس اگه واقعي باشه خيلي خوشگله

من سر سفره افطارم نونو پنيره هاااااااااااااااااااا

ماهم دعوتيم؟

يابن الحسن!پسر فاطمه(س).داره دير ميشه ها.ماه رمضونم داره تموم ميشه..هنوز منتظرتم....نميخواي يه سر به ما بزني!

من هم تا سحر ميشينم كه خواب نمونيم