سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























من الغریب الی الحبیب

یادش بخیر!

زمستون سال 80 بود،میخواستیم بریم اردوی راهیان نور.

یهو نمیدونم چی شد که شروع کردم به خوندن.برای اولین بار!

این رو هم خوندم:

میون همه دلها/امان از دل زینب...

خیلی جلسه خوبی بود.

بعدشم که رفتم راهیان نور،تو مناطق که میرسیدیم من شروع می کردم به خوندن.

این شد که امام حسین(ع)بازم شرمندم کرد و منم جزو روضه خونای خودش قبول کرد....

تا روضه خون نشی متوجه نمیشی.وقتی داری میخونی،اشکای مردم رو که میبنی دلت آتیش میگیری.

خیلی وقتا دوست داری میکروفن رو بذاری زمین بشینی های های گریه کنی.

ولی خب نمیشه!

دعا کنید لیاقت روضه خون واقعی شدن رو پیدا کنم..

یه آرزو هم دارم که تو بین الحرمین روضه بخونم....

ای خدااااااااااا یعنی میشه؟!

همین


نوشته شده در دوشنبه 89/6/15ساعت 1:57 عصر توسط حسین محمدی نظرات ( ) |


Design By : Pichak